غیرت، از نعمتهای گران سنگی است که خدای حکیم، از سر حکمت، در نهاد آدمیان نهاده است. آدمی اگر از موهبت غیرت، بی بهره می بود، از نعمت عظیمی بی بهره بود. و اگر کسی این موهبت را ببازد، زیانی کلان کرده است.
بر آدمی واجب است که این گوهر ارجمند را پاس بدارد. اما این جانمایه گرانمایه، باید در جای بایسته و شایسته اش بکار برده شود تا ثمره خجسته به بار آورد و از کیان شرافت و حریم نجابت فرد و خانواده و جامعه حفاظت کند. اما اگر نابجا بکار رود یا بیجا برانگیخته شود، زیانبار میگردد. و اگر «غیرت»، به «حسادت» بدل شود، ایمانسوز میگردد.
از آموزه ها و مهارتهایی که زوجهای جوان(و غیر جوان) باید فرا گیرند، آن است که «غیرت» همسرشان را برنیاشوبند و آن را بدل به «حسادت» نکنند.
برخی از زوجها که این مهارت را نیاموخته اند، ناخواسته و بی توجه، کارهایی میکنند که سبب تحریک تخریبی غیرت همسرشان میشوند و نیروی مثبت غیرت را به صفت منفی حسادت بدل مینمایند، که ستیز و بدگمانی و دشمنی و کینه ورزی را در پی دارد.
اگر زن یا مرد، با خویشان و دوستان و آشنایان نامحرم، به ویژه اگر جوان و زیبا باشند، بی پروا سخن بگوید و بخندد و شوخی کند و حرفهای غیر ضروری بزند، طبیعی است که همسرش می رنجد و غیرتش برمی انگیزد. البته این کارها، جدای از غیرت ورزی همسر، مجوز شرعی و اخلاقی نیز ندارد و خلاف سلوک عفیفانه و منش نجیبانه است و مفسده هایی در پی دارد. غیرت ورزی در این عرصه، غیرت ورزی بجا و شایسته و بایسته است.
سخن ما، در اینجا، با بیغیرتان و بیعفتان نیست؛ بلکه سخن با زوجهایی است که خواسته یا ناخواسته، حریمها را می شکنند و باعث رنجش همسرشان میشوند.
خدای سبحان به همسران پیامبر (و نیز همه زنان و مردان) فرمان میدهد که هنگام سخن گفتن با نامحرمان و معاشرت با ایشان، حریم بگیرند و حتی صوت و لحن گفتارشان، عفیفانه باشد تا مبادا در دلهای شهوت آلود، ایجاد طمع شود و زمینه گناه فراهم آید.
به آیات زیر توجه داشته باشید:
«... لا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطَمَعَ الذِی فی قَلبِهِ مَرَضٌ فَقُلنَ قَولاً مَعُرفا؛(احزاب- 32) به ناز و کرشمه، سخن مگویید تا مبادا آن کس که دلش بیمار است، طمع ورزد. پس، به نیکی سخن گویید.»
و نیز خداوند به پیامبرش فرمان میدهد که مردان و زنان مۆمن را بفرماید که هنگام رویارویی با یکدیگر، چشمانشان را فرو خوابانند و دامنهاشان را پاک و پاس بدارند:
«قُل لِلمۆمنینَ یَغُضّوا مِن أبصارِهِم وَ یَحفَظُوا فُروجَهُم ذلِک أَزکی لَهُم إنَاللّه خبیرٌ بِما یَصنَعونَ وَ قُلْ لِلمۆمناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَ وَ لایُبدینَ زینَتَهُنَ ...؛(نور- 24) به مردان مۆمن بگو دیدههاشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند، که این کار برای ایشان پاکیزهتر است. خدا به آنچه میکند آگاه است. و به زنان مۆمن بگو دیدگانشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند و زیورها (و زیباییها)شان را آشکار نکنند ... .»
این آموزههای قرآنی، جانمایههای نجابت و سلامت روان و اخلاق اند و مراعات آنها موجب صیانت حیات و خرمی زندگانی میشود و دلها و جانها را «حفاظ دار» میکند و بوستان حیات زوجهای جوان (و همگان) را در برابر پارهای از «آفات حیات»، مصونیت می بخشد.
موعظه و عبرت
گاهی خود همسر وسیله ارتباط همسرش با جنس مخالف را فراهم میکند و بعد، از این ارتباط، رنج میبرد! مثلاً مردی به انگیزه ای (مانند طمع یا نیاز به درآمد همسرش) زمینه کارکردن همسرش با مردان را فراهم میکند و سپس از ارتباط کاری زنش با مردان، رنج میبرد. به ویژه اگر زنش جوان و زیبا باشد و در ارتباط با دیگران، حریم نگیرد.
بطور مثال در زندگی حضرت ابراهیم (ع) می خوانیم که: حضرت ابراهیم با موافقت و حتی پیشنهاد ساره، با هاجر ازدواج کرد. اما بعدا حساسیت ساره به جوش آمد و به حضرت ابراهیم گفت که هاجر و اسماعیل را از پیش چشم او دور کند. خدا هم به ابراهیم فرمان داد که آنان را از نزد هاجر به جایی دور (مکه) ببرد. خدا به ابراهیم نفرمود که برابر ساره و برانگیختگی حساسیتش مقاومت کند. آیا این حکایت قرآنی نباید برای ما مایه پندگیری و عبرت آموزی باشد؟ البته حضرت ابراهیم در برانگیختگی حساسیت ساره، تقصیری نداشت، اما طبیعت بشر، چنین است.
حسادت و غیرت یکدیگر را تحریک نکنید
من همیشه به مردها ی جوان توصیه می کنم، که شما در معاشرت با نامحرم و حتی محرم کاری نکنید و حرفی نزنید که زنانِ خود را وادار به حسادت کنید. به دختران جوان هم سفارش می کنم، که در برخوردشان با مردهای بیگانه، کاری نکنند و حرفی نزنند که حسّ حسادت و غیرت شوهرانشان را تحریک نمایند.
این حسادت ها بدبینی می آورد و پایه های محبّت را سُست می کند و از ریشه می سوزاند.